استفاده از تجزیه و تحلیل خوشه ای برای به دست آوردن الگوهای رژیم غذایی: ملاحظات روش شناختی ، تکرارپذیری ، اعتبار و تأثیر گزارش نادرست انرژی

ساخت وبلاگ

در طول سه دهه گذشته ، تجزیه و تحلیل الگوی رژیم غذایی به خط مقدم اپیدمیولوژی تغذیه ای رسیده است ، جایی که می توان اثرات ترکیبی رژیم غذایی کل بر سلامت را مورد بررسی قرار داد. دو روش تحلیلی معمولاً استفاده می شود: پیشینی و خلفی. تجزیه و تحلیل خوشه ای از یک روش خلفی معمولاً استفاده می شود ، که در آن الگوهای رژیم غذایی بر اساس تفاوت در میانگین مصرف رژیم غذایی جدا کننده افراد به گروه های متقابل منحصر به فرد و غیر همپوشانی حاصل می شود. این بررسی ادبیات مربوط به الگوهای رژیم غذایی حاصل از تجزیه و تحلیل خوشه ای در گروه های جمعیت بالغ ، به ویژه ، به ویژه ، ملاحظات روش شناختی ، تکرارپذیری ، اعتبار و تأثیر گزارش نادرست انرژی را مورد بررسی قرار می دهد. تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان می دهد رژیم غذایی انسان را می توان از نظر تعداد محدودی از الگوهای غذا خوردن در گروههای سالم جمعیت با استفاده از تجزیه و تحلیل خوشه ای توصیف کرد ، جایی که مطالعات تفاوت در جنس ، سن ، وضعیت اقتصادی و اجتماعی ، منطقه جغرافیایی را به خود اختصاص داده استوضعیت وزنعلاوه بر این ، از الگوهای برای کشف روابط با بیماری های سلامت و مزمن و اخیراً با نشانگرهای زیستی تغذیه ای استفاده شده است ، نشان می دهد که این الگوهای از نظر بیولوژیکی معنی دار هستند. به طور کلی ، آشکار است که هنگام استفاده از تجزیه و تحلیل خوشه ای برای به دست آوردن الگوهای رژیم غذایی ، روندهای مداوم پدیدار می شوند. با این حال ، مطالعات آینده باید بر ناسازگاری در روش شناسی و تأثیر گزارش نادرست انرژی متمرکز شود.

کلید واژه ها

درصد سهم انرژی کل از مواد غذایی

با افزایش شیوع جهانی بیماریهای مزمن ، اکنون به طور گسترده ای پذیرفته شده است که رژیم غذایی نقش مهمی را بازی می کند ، زیرا بسیاری از این بیماری ها ممکن است یک پایه غذایی داشته باشند یا ممکن است با عادت های نامناسب رژیم غذایی ترویج شوند (1 ، کافاتوس مرجع و Codrington 2)بشربه طور سنتی ، اپیدمیولوژی تغذیه ای متمرکز بر بررسی دقیق مصرف مواد مغذی منفرد است. با این حال ، طی سه دهه گذشته تحقیقات به سمت بررسی تأثیر ترکیبی از کل مصرف مواد غذایی حرکت کرده است. این تغییر قابل توجه بیانگر نیاز به کشف پیچیدگی در کل رژیم غذایی است و امید است که این رویکرد جایگزین به افزایش درک ما از نقش رژیم غذایی در بیماریهای مزمن و بهبود اثربخشی توصیه های بهداشت عمومی کمک کند (مرجع ژاک و تاکر3)علاوه بر این ، به رسمیت شناخته شده است که افراد رژیم های غذایی متنوعی را تشکیل می دهند که شامل بسیاری از غذاهای حاوی ترکیبات پیچیده از مواد مغذی است و به احتمال زیاد این مواد مغذی با یکدیگر تعامل خواهند داشت ، اثری که ممکن است در رویکرد واحد مغذی اشتباه شود (مرجع HU 4).

یکی از راه های بررسی تأثیر ترکیبی از کل مصرف مواد غذایی بر سلامت ، استخراج الگوهای رژیم غذایی است. الگوهای رژیم غذایی به طور معمول بر اساس مصرف مواد غذایی عادت مشخص می شوند و می توانند به عنوان معیار مصرف معمول ترکیب مواد غذایی در افراد و گروههایی توصیف شوند که متغیرهای تغذیه ای با توجه به برخی معیارهای وضعیت تغذیه ای گروه بندی می شوند (مرجع Tucker 5). دو روش تحلیلی معمولاً استفاده می شود: پیشینی و خلفی. رویکرد پیشینی روشی از نظر تئوری است که بر ساخت نمرات رژیم غذایی با استفاده از ترکیبی از پیش تعریف شده از کیفیت رژیم غذایی بر اساس دستورالعمل های رژیم غذایی منتشر شده متمرکز است (مرجع کندی ، OHLS و کارلسون 6). رویکرد خلفی یک روش اکتشافی است که از تکنیک های آماری چند متغیره برای استخراج الگوهای رژیم غذایی استفاده می کند که در آن مجموعه داده های بزرگ به نمایندگی از کل مواد غذایی جمع شده و به مجموعه داده های کوچکتر کاهش می یابد تا خلاصه قرار گرفتن در معرض رژیم غذایی کل (مرجع Kant 7). تجزیه و تحلیل عاملی و تجزیه و تحلیل خوشه ای دو روش خلفی است که معمولاً برای استخراج الگوهای رژیم غذایی در اپیدمیولوژی تغذیه ای استفاده می شود. در تجزیه و تحلیل عاملی ، ترکیبات خطی (عوامل) بر اساس همبستگی بین رژیم غذایی ایجاد می شود که در آن هر فرد نمره ای را برای عوامل مشتق شده دریافت می کند. با این حال ، تفسیر این نمرات دشوار است زیرا یک فرد می تواند متعلق به بیش از یک عامل باشد (مرجع دلچسب و جیبنی 8). از طرف دیگر ، تجزیه و تحلیل خوشه ای مزیت استخراج الگوهای رژیم غذایی را نشان می دهد که گروه های همگن را نشان می دهد که می تواند مربوط به متغیرهای دیگر باشد (مرجع HU 4).

در مطالعاتی که فاکتور و تجزیه و تحلیل خوشه ای به طور همزمان برای استخراج الگوهای رژیم غذایی استفاده شده است ، نتایج شواهد خوبی از مقایسه را نشان داده اند. دو مطالعه نشان داده اند که بین برخی از خوشه ها و عوامل شناسایی شده به دلیل شباهت در انواع مواد غذایی ، شباهت زیادی وجود دارد (مرجع کروزیر ، رابینسون و بورلند 9 ، مرجع Cunha ، Almeida و Pereira 10). علاوه بر این ، یک مطالعه گزارش داد که سه الگوی بدون توجه به روش استفاده شده است (مرجع دلچسب و جیبنی 8). الگوهای رژیم غذایی حاصل از هر دو روش نیز با نشانگرهای لیپید پلاسما مقایسه شده است. Newby و همکاران. گزارش شده است که یک خوشه و یک عامل حاکم بر غذاهای سالم هر دو به طور معکوس با برچسب پلاسما همراه بودند ، در حالی که یک خوشه و یک عامل حاکم بر الکل هر دو مستقیماً با HDL و کلسترول همراه بودند (مرجع Newby ، Muller و Tucker 11). اگرچه هر دو روش به طور مستقیم قابل مقایسه هستند ، پیشنهاد شده است که انتخاب تکنیک آنالیز الگوی رژیم غذایی باید به نوع نتیجه مورد نیاز از مجموعه داده بستگی داشته باشد زیرا هر روش به داده ها از زوایای مختلف نزدیک می شود و بنابراین به سؤالات مختلف پاسخ می دهد (مرجع دلچسبو جیبنی 8). نویسندگان دیگر پیشنهاد کرده اند که روش نهایی برای نزدیک شدن به تجزیه و تحلیل الگوی رژیم غذایی استفاده از ترکیبی از فاکتور و تجزیه و تحلیل خوشه ای به عنوان رویکردهای مکمل (مرجع هافمن ، شولز و بوئینگ 12) به منظور ارائه دیدگاه و درک بهتر از عادات رژیم، Alsaker و Ciampi 13).

روشهای خوشه بندی افراد را به خوشه های متقابل منحصر به فرد و غیر همپوشانی جدا می کنند ، جایی که یک فرد می تواند فقط به یک خوشه تعلق داشته باشد ، بنابراین یک خوشه یا الگوی رژیم غذایی منحصر به فرد را نشان می دهد (مرجع دلچسب و جیب 8). تفاوت بین خوشه ها بر اساس میانگین مصرف رژیم غذایی هر فرد است ، جایی که الگوهای رژیم غذایی به دست آمده مخصوص افراد در هر خوشه است و هر خوشه دارای یک ترکیب غذایی و مواد مغذی خاص است (مرجع Newby و Tucker 14). سپس خوشه ها بر اساس ویژگی های مشترک مصرف رژیم غذایی ، جایی که افراد دارای رژیم غذایی مشابه با هم جمع می شوند ، به دور از دیگران در خوشه های متفاوت ، برچسب گذاری می شوند. متغیرهای ورودی رژیم غذایی می توانند شامل مواد مغذی ، مواد غذایی یا گروه های غذایی یا ترکیبی از هر سه نفر باشند (مرجع توگو ، اسلر و سورنسن 15). با این حال ، در ادبیات ، گروه های غذایی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند (مرجع دلچسب و جیبنی 8 ، مرجع پریر ، نیکولز و الیوت 16 - مرجع Winkvist ، Hoell و Hallmans 19). یکی از دلایل استفاده از گروه های غذایی به عنوان متغیر ورودی رژیم غذایی ارجح این است که این گروه ها می توانند کل رژیم غذایی را نشان دهند و هرگونه تعامل بین مواد مغذی در گروه ها را به خود اختصاص می دهند. علاوه بر این ، الگوریتم های مختلف نیز می توانند در روش خوشه بندی استفاده شوند. اصل همه الگوریتم های خوشه بندی محاسبه فاصله اقلیدسی است که فاصله بین هر متغیر رژیم غذایی مصرف شده توسط افراد مشابه را اندازه گیری می کند. سپس افراد به خوشه هایی گروه بندی می شوند که فاصله بین مرکز مشخص شده هر خوشه از دیگران به حداکثر می رسد ، در حالی که فاصله بین هر فرد مجرد و مرکز نزدیکترین خوشه آنها به حداقل می رسد (مرجع 5). از بین این الگوریتم ها ، رویکرد K-means بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد (مرجع دلچسب و جیبنی 8 ، مرجع وینکویست ، هورنل و هالمنز 1 9-مرجع ویلگاس ، سلیم و کالینز 21) ، اگرچه این الگوریتم محدودیت هایی دارد که بعداً مورد بحث قرار خواهد گرفت. این بررسی ادبیات مربوط به الگوهای رژیم غذایی حاصل از تجزیه و تحلیل خوشه ای را فقط در گروه های جمعیت بالغ بررسی می کند ، به ویژه بر ملاحظات روش شناختی ، تکرارپذیری ، اعتبار و تأثیر گزارش نادرست انرژی.

ملاحظات روش شناختی

بسیاری از ابزارهای ارزیابی رژیم غذایی برای برآورد میزان رژیم غذایی یک فرد یا یک گروه جمعیتی در دسترس محققان هستند. این روشها را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی روش آینده نگر ، یعنی آنهایی که در زمان غذا خوردن داده ها را ضبط می کنند (سوابق رژیم غذایی) و دیگری روش گذشته نگر ، یعنی مواردی که داده های مربوط به رژیم غذایی را که در گذشته خورده می شود جمع می کنند (تاریخچه رژیم غذایی ، FFQ و فراخوان رژیم غذایی) (22). در تجزیه و تحلیل الگوی رژیم غذایی ، باید به مناسب ترین روش توجه شود ، زیرا برخی ممکن است نتایج "مطلوب" بیشتری را نسبت به سایرین ارائه دهند زیرا ممکن است چندین الگوی غذایی معمول را به طور دقیق شناسایی نکنند (Moeller مرجع ، Reedy و Millen 23). تأثیر روشهای ارزیابی رژیم غذایی مورد استفاده در تجزیه و تحلیل خوشه ای بعداً در بررسی مورد بحث قرار خواهد گرفت.< SPAN> بسیاری از ابزارهای ارزیابی رژیم غذایی برای برآورد رژیم غذایی یک فرد یا یک گروه جمعیت در دسترس محققان هستند. این روشها را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی روش آینده نگر ، یعنی آنهایی که در زمان غذا خوردن داده ها را ضبط می کنند (سوابق رژیم غذایی) و دیگری روش گذشته نگر ، یعنی مواردی که داده های مربوط به رژیم غذایی را که در گذشته خورده می شود جمع می کنند (تاریخچه رژیم غذایی ، FFQ و فراخوان رژیم غذایی) (22). در تجزیه و تحلیل الگوی رژیم غذایی ، باید به مناسب ترین روش توجه شود ، زیرا برخی ممکن است نتایج "مطلوب" بیشتری را نسبت به سایرین ارائه دهند زیرا ممکن است چندین الگوی غذایی معمول را به طور دقیق شناسایی نکنند (Moeller مرجع ، Reedy و Millen 23). تأثیر روشهای ارزیابی رژیم غذایی مورد استفاده در تجزیه و تحلیل خوشه ای بعداً در این بررسی مورد بحث قرار خواهد گرفت. بسیاری از ابزارهای ارزیابی رژیم غذایی در دسترس محققان برای تخمین میزان رژیم غذایی یک فرد یا یک گروه جمعیتی هستند. این روشها را می توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی روش آینده نگر ، یعنی آنهایی که در زمان غذا خوردن داده ها را ضبط می کنند (سوابق رژیم غذایی) و دیگری روش گذشته نگر ، یعنی مواردی که داده های مربوط به رژیم غذایی را که در گذشته خورده می شود جمع می کنند (تاریخچه رژیم غذایی ، FFQ و فراخوان رژیم غذایی) (22). در تجزیه و تحلیل الگوی رژیم غذایی ، باید به مناسب ترین روش توجه شود ، زیرا برخی ممکن است نتایج "مطلوب" بیشتری را نسبت به سایرین ارائه دهند زیرا ممکن است چندین الگوی غذایی معمول را به طور دقیق شناسایی نکنند (Moeller مرجع ، Reedy و Millen 23). تأثیر روشهای ارزیابی رژیم غذایی مورد استفاده در تجزیه و تحلیل خوشه ای بعداً در بررسی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

در سالهای اخیر ، بررسی روش آماری در مورد تجزیه و تحلیل خوشه ای توسط بسیاری از محققان به دلیل ماهیت بسیار اکتشافی انجام شده است. یک مسئله نگرانی ، تعصب محقق است که در نهایت می تواند در گروه بندی متغیرهای رژیم غذایی و تعداد خوشه ها در راه حل نهایی تأثیر بگذارد (مرجع دلچسب و جیبنی 8). رویکرد K-Means که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد ، یک عنصر ذهنی دارد زیرا تعداد خوشه ها قبل از تجزیه و تحلیل باید از پیش تعریف شوند. برای غلبه بر این مشکل ، راه حل های مختلف خوشه ای معمولاً اجرا می شوند و سپس خوشه ها با استفاده از روش های اعتبار سنجی متقابل برای بهترین تناسب بررسی می شوند. دو رویکرد که می تواند برای بررسی راه حل خوشه ای نهایی مورد استفاده قرار گیرد ، محاسبه نسبت واریانس خوشه ای در داخل (مرجع Lo Siou ، Yasui و Csizmadi 20 ، Michels و Schulze 24 ، مرجع اندرسون ، هریس و هیوستون 25) یا تولید توطئه های Scree است (مرجع Wirfalt و Jeffery 26 ، مرجع بیلی ، میچل و میلر 27) ، جایی که نسبت های بالاتر نشانگر جداسازی بهتر خوشه ها است. با این حال ، پیشنهاد شده است که هیچ استاندارد طلایی برای تعیین تعداد خوشه ها وجود ندارد (مرجع توگو ، اوسلر و سورنسن 15). در بسیاری از موارد ، تعداد مناسب خوشه ها توسط نویسنده تعیین می شود ، با در نظر گرفتن مواردی که به وضوح متمایز و از نظر تغذیه ای معنی دار هستند ، در عین حال اندازه نمونه معقول را نیز حفظ می کنند (مرجع اندرسون ، هریس و هیوستون 25). در یک روش مشابه ، هیچ استاندارد طلایی در مورد قالب متغیر رژیم غذایی برای روش خوشه بندی وجود ندارد. ترجیحاً ، متغیرهای رژیم غذایی باید برای نشان دادن مناسب مجموعه داده برای افزایش احتمال شناسایی الگوهای رژیم غذایی معقول گروه بندی شوند. هنگام استفاده از گروه های غذایی به عنوان متغیر رژیم غذایی ، پیشنهاد شده است که کالاهای غذایی مصرفی باید در تعداد محدودی از گروه ها که از محرومیت افراد به دلیل داده های گمشده جلوگیری می کنند ، جمع شوند (مرجع برگ ، لاپاها و استرانداگن 28). مطالعات قبلی بر اساس شباهت در انواع گروه های غذایی (مرجع دلچسب و جیبنی 8 ، مرجع Pryer ، نیکولز و الیوت 16 ، مرجع Haveman-Nies ، Tucker و De Groot 18) یا در مورد محتوای مواد مغذی و اولویت های آشپزی (Reference Haveman-Nies ، Nichols و Elliott 16) به گروههای غذایی پیوسته اند.، هورنل و هالمنز 19 ، مرجع Newby ، Muller و Hallfrisch 29 ، مرجع O'Sullivan ، Gibney و Brennan 30). در بیشتر موارد ، نویسندگان نیز بین گروه های غذایی تفاوت دارند ، به عنوان مثال

کم مصرف یا پر انرژی و کم چرب (مرجع دلچسب و جیبنی 8 ، مرجع پریر ، نیکولز و الیوت 16 ، مرجع Winkvist ، Hoell و Hallmans 19 ، Reference Newby ، Muller and Hallfrisch 29 ، Reference O'Sullivan ، Gibneyو برنان 30). گروه های غذایی معمولاً با استفاده از سه روش مختلف (1) فرکانس مواد غذایی مصرفی (وعده ها) (هزاره مرجع ، Quatromoni و Gagnon 17 ، مرجع Winkvist ، Hoell و Hallmans 19) ارائه می شوند ، (2) اندازه بخش مواد غذایی مصرفی (2)گرام) (مرجع دلچسب و جیبنی 8 ، مرجع ویلگاس ، سلیم و کالینز 21) یا (3) درصد سهم انرژی از مواد غذایی (٪ te غذا) (مرجع دلچسب و جیبنی 8 ، مرجع O'Sullivan ، Gibney و Brennan 30 ،مرجع اندرسون ، هریس و تیلاوسکی 31). مطالعات کمی تأثیر تفاوتهای روش شناختی بین این روشهای مختلف را بررسی کرده اند. یکی از نویسنده ها پیشنهاد کرده است که هنگام استفاده از روش غذایی ٪ te ، تفاوت در نیازهای انرژی به دلیل رابطه جنسی ، سن ، وزن بدن و میزان فعالیت بدنی را می توان در نظر گرفت (مرجع اندرسون ، هریس و هیوستون 25). یک مطالعه که دو روش (وعده های غذایی و ٪ TE) را با هم مقایسه کرده است ، خوشه های مشابهی را برای گروه های غذایی پر انرژی گزارش کرده است. با این حال ، خوشه های ناشی از مواد غذایی ٪ TE کمتر احتمال دارد که بین غذاهای کم انرژی مانند میوه و سبزیجات تمایز قائل شوند. بنابراین نویسندگان نتیجه گرفتند که رویکرد وعده ها بهترین الگوها را نشان می دهد (مرجع بیلی ، گوتشال و میچل 32). در مقابل ، یک مطالعه دوم که با استفاده از روش های گرم و ٪ TE از روشهای غذایی خوشه بندی شده نشان داد که روش غذایی ٪ TE به بهترین وجه الگوهای را مشخص می کند ، که بر اساس گروه غذایی کمک کننده آنها کاملاً قابل تفسیر بودند (مرجع دلچسب و جیبنی 8). به بهترین دانش ما ، هیچ مطالعه ای نتایج به دست آمده را با مقایسه هر سه روش در یک مجموعه داده بررسی نکرده است ، بنابراین ، نتیجه گیری محکم در مورد بهترین روش استفاده دشوار است. یکی از راه های غلبه بر مسئله گروههای غذایی پر انرژی یا کم انرژی که بر الگوهای تأثیر می گذارد ، استاندارد سازی متغیرها قبل از تجزیه و تحلیل است که اطمینان حاصل شود که متغیرهای دارای واریانس بزرگ که ممکن است اثرات بیشتری در الگوهای حاصل از آنهایی که دارای واریانس های کوچک هستند ، داشته باشند (می توان آنها را در نظر گرفت ((مرجع میشل و شولز 24). در حالت ایده آل ، با استاندارد سازی متغیرهای ورودی ، تمام گروه های غذایی تأثیر برابر در روش خوشه بندی خواهند داشت. تحقیقات انجام شده توسط Wirfalt و همکاران.

با بررسی تأثیر متغیرهای استاندارد ، نشان داد که توزیع افراد به طور مساوی گسترش یافته و تفاوت در مصرف مواد مغذی در الگوهای هنگام استفاده از رویکرد غیر استاندارد (مرجع Wirfält ، Mattisson و Gullberg 33) بهبود یافته است. علاوه بر این ، در یک مطالعه پیگیری ، Wirfalt گزارش داد که تبدیل متغیرها با استاندارد سازی ممکن است در الگوهای رژیم غذایی که به عنوان غذاهای کم انرژی شناخته می شوند ، ممکن است وزن مساوی با غذاهای پر انرژی داشته باشد ، که ممکن است الگوهای رژیم غذایی ضعیف باشد (مرجع Wirfalt ، Hedblad و Gullberg 34). به طور کلی ، شواهد کافی در مورد روش استاندارد سازی وجود ندارد و تحقیقات بیشتری لازم است.

In all studies, labels or names are normally assigned to characterise each patte, based on the dietary intake that contributes relatively greater proportions ( Reference Newby, Muller and Tucker 11 , Reference Anderson, Harris and Tylavsky 31 , Reference Quatromoni, Copenhafer and Demissie 48 ) . Two commonly used terms are ‘healthy’ pattes characterised by the consumption of fruits and vegetables and ‘unhealthy’ pattes characterised by the consumption of foods high in fat and salt ( Reference Crozier, Robinson and Borland 9 , Reference Anderson, Harris and Tylavsky 31 , Reference Margetts, Thompson and Speller 38 , Reference Martikainen, Brunner and Marmot 39 ) . ‘Healthy’ pattes can also be referred to as ‘prudent’, while ‘unhealthy’ pattes can also be referred to as ‘weste’ or ‘traditional’ ( Reference Hearty and Gibney 8 , Reference Villegas, Salim and Collins 21 , Reference Delisle, Vioque and Gil 45 ) . A strength of these studies is large sample size ( n >الگوهای رژیم غذایی در گروه های سالم جمعیت

در طول سه دهه گذشته ، بسیاری از مطالعات الگوهای رژیم غذایی معنی دار را در گروه های جمعیت سالم با استفاده از تجزیه و تحلیل خوشه ای به عنوان روش الگوی مشخص کرده اند. مطالعات اولیه بر شناسایی الگوهای که مصرف مواد مغذی ناکافی بود ، متمرکز شد. توصیه های رژیم غذایی منتشر شده ، بنابراین تصدیق می کند که تجزیه و تحلیل خوشه ای ابزاری مفید برای شناسایی گروه هایی از افرادی است که ممکن است در معرض خطر تغذیه ای باشند (مرجع هالش ، Wedel و Lowik 35 ، مرجع گرین وود ، Cade و Draper 36). مطالعات بعدی تأثیر جنس ، سن ، وضعیت اقتصادی و اجتماعی ، منطقه جغرافیایی و وضعیت وزن را به خود اختصاص داده است. طیف وسیعی از روشهای ارزیابی رژیم غذایی از جمله FFQ ، فراخوان رژیم غذایی و سوابق رژیم غذایی استفاده شده است. فقط یک مطالعه از مواد مغذی به عنوان متغیر خوشه بندی (Hulshof مرجع ، Wedel و Lowik 35) استفاده کرد ، در حالی که یک نوع وعده غذایی مورد استفاده دیگر (Holmback ، Ericson و Gullberg 37). بنابراین ، گروه های غذایی به طور عمده مورد استفاده قرار می گرفتند و با استفاده از وعده ها (مرجع Crozier ، Robinson و Borland 9 ، Reference Winkvist ، Hoell and Hallmans 19 ، مرجع گرین وود ، Cade و Draper 36 ، Margetts Reference ، Thompson and Speller 38 - مرجع جیمز 44) ، ارائه شد. گرام (مرجع Engeset ، Alsaker و Ciampi 13 ، مرجع Pryer ، Nichols و Elliott 16 ، Reference Villegas ، Salim and Collins 21 ، Reference Delisle و GIL 45 - مرجع Bamia ، Orfanos و Ferrari 47) و ٪ TE Te Food (جیبنی 8 ، مرجع Haveman-Nies ، Tucker and De Groot 18 ، مرجع اندرسون ، هریس و Tylavsky 31). نکته قابل توجه این است که مهم نیست که از روش ارزیابی رژیم غذایی یا متغیر خوشه بندی استفاده شده است ، الگوهای رژیم غذایی مشابه در مجموعه ای از مطالعات در گروه های سالم جمعیت یافت شده است.

1379) (مرجع دلچسب و جیبنی 8 ، مرجع ویلگاس ، سلیم و کالینز 21 ، مرجع هالشوف ، Wedel و Lowik 35 ، مرجع Margetts ، Thompson و Speller 38 ، مرجع Martikainen ، Brunner و Marmot 39) (فقط یک مطالعه از اندازه نمونه N 213(Delisle Reference ، Vioque و Gil 45)) اگرچه بسیاری از آنها در زنان (مرجع کروزیر ، رابینسون و بورلند 9 ، مرجع گرین وود ، کید و درپر 36) یا بزرگترها (مرجع اندرسون ، هریس و تیلاوسکی 31) انجام شد. در یک مطالعه از بزرگسالان لندن در سن 39-63 سال ، اختلافات در نوع الگوهای "سالم" که با استفاده از اصطلاحاتی مانند "بسیار سالم" یا "متوسط سالم" مشخص شده است ، به طور مشابه برای الگوهای "ناسالم" گزارش شده است (مرجع مارتیکاین ، برونرو مارموت 39). سایر برچسب های توصیفی که برای توصیف الگوهای رژیم غذایی مورد استفاده قرار می گیرند مربوط به "چگالی پر مواد مغذی بالا یا کم" است (Millen Reference ، Quatromoni و Copenhafer 40 ، Ledikwe مرجع ، Smiciklas-Wright و Mitchell 43) یا "سطح Glycemic" (مرجع دیویس ، میلر و میچل42) ؛با این حال ، این یافته ها محدود به سه مطالعه ایالات متحده در زنان یا افراد مسن است. علاوه بر این ، بسیاری از مطالعات با توجه به الگوهای رژیم غذایی تفاوت در وضعیت اقتصادی و اجتماعی را مورد بررسی قرار داده اند ، و گزارش می دهند که الگوهای "سالم" به طور معمول با افزایش وضعیت اقتصادی و اجتماعی در مردان و زنان همراه است (مرجع Engeset ، Alsaker و Ciampi 13 ، Villegas ، Salim و Salim وکالینز 21 ، مرجع گرین وود ، کید و درپر 36 ، مرجع مارتیکینن ، برونر و مارموت 39 ، مرجع پریر ، کوک و شتی 46).

تفاوتهای چشمگیری در الگوهای رژیم غذایی با جنس نیز گزارش شده است ، و این امر حاکی از نیاز به بررسی مردان و زنان به طور جداگانه در گروه های سالم جمعیت است (مرجع Wirfalt و Jeffery 26 ، مرجع Tucker ، Dallal و Rush 49). در مطالعه ای که در یک نمونه نماینده از بزرگسالان انگلستان 16 تا 64 ساله انجام شده است ، گزارش شده است که الگوهای رژیم غذایی با جنسیت متفاوت است (مرجع Pryer ، Nichols و Elliott 16) ، اما این اختلافات در یک گروه قدیمی تر از 65+ سال از بین رفت. از همان مطالعه (مرجع Pryer ، Cook و Shetty 46). تأیید اینکه الگوهای رژیم غذایی با رابطه جنسی متفاوت است در گروهی از بزرگسالان مسن ایتالیایی در سن 65 سالگی (مرجع مرجع Leite ، نیکولسی و کریستینا 41) ، بزرگسالان سوئدی 30-60 سال (مرجع وینکویست ، هورنل و هالمنز 19) ، آفریقایی- آفریقایی- آفریقایی- آفریقاییبزرگسالان آمریکایی در سن 18+ سال (مرجع جیمز 44) و بزرگسالان آمریکایی در سنین 20 تا 70 سال (Millen Reference ، Quatromoni و Gagnon 17). این مطالعات نشان می دهد که الگوهای رژیم غذایی از نظر جنس متفاوت است و بنابراین باید در توصیه های بهداشت عمومی مورد توجه قرار گیرد. تعداد کمی از مطالعات تفاوت بین سن در الگوهای رژیم غذایی (مرجع Pryer ، Nichols و Elliott 16 ، Hulshof ، Wedel and Lowik 35 ، Millen Reference ، Quatromoni و Copenhafer 40 ، Delisle Reference ، Vioque و Gil 45) و بهترین دانش ما را گزارش کرده است. هیچ مطالعه ای تأثیر گروههای سنی بر الگوهای رژیم غذایی در یک نمونه نماینده بزرگ را بررسی نکرده است.

تجزیه و تحلیل الگوی رژیم غذایی نیز تحت تأثیر جغرافیا است. در گروههای بزرگی از بزرگسالان قدیمی اروپایی ، الگوهای خاص رژیم غذایی نشان داده شده است که نمایانگر کسانی است که در مناطق شمالی و جنوبی زندگی می کنند که معمولاً یکی از این الگوها به عنوان سالم تر در نظر گرفته می شود (مرجع Haveman-Nies ، Tucker و De Groot 18 ، مرجع Correa Leite ،نیکولوسی و کریستینا 41 ، مرجع بامیا ، اورفانوس و فراری 47 ، مرجع شرول ، کارباجال و دکارلی 50). اختلافات نیز در سطح ملی یافت شده است. در یک مطالعه بزرگ از زنان نروژ در سنین 41-56 سال ، یک الگوی رژیم غذایی توسط کسانی که در منطقه خاصی از نروژ زندگی می کنند حاکم بود (مرجع Engeset ، Alsaker و Ciampi 13). بنابراین این نتایج می تواند نشان دهد که الگوهای رژیم غذایی تحت تأثیر جغرافیا قرار دارند و با ادراکات فرهنگی ، اعتقادات و نگرش در مورد غذاهایی همراه هستند که در نهایت می توانند بر انتخاب مواد غذایی تأثیر بگذارند. اگرچه این مطالعات از اندازه نمونه های بزرگی برخوردار است ، اما محدودیت این است که آنها فقط به گروه هایی از افراد مسن و جمعیت زن محدود می شوند.

سه مطالعه همچنین تفاوت در وضعیت وزن را با توجه به الگوهای رژیم غذایی در گروه های جمعیت سالم بررسی کرده اند. این مطالعات گزارش داده است که BMI افراد پس از کنترل سن ، جنس ، ورزش و کل مصرف انرژی در بزرگسالان ایالات متحده (میانگین سنی 37 سال) (میانگین مرجع و جفری 26) و بزرگسالان انگلستان 16-64 سال به طور قابل توجهی متفاوت است.(مرجع پریر ، نیکولز و الیوت 16). در مطالعه ایالات متحده ، الگوی رژیم غذایی با بالاترین میانگین BMI عمدتاً مرد بوده و از نوشابه های نوشابه زیادی دارد. در مقابل ، در یک نمونه بزرگ از بزرگسالان سوئدی در سنین 47-68 سال ، هولمبک گزارش داد که الگوی "میوه" بیشترین نسبت افراد دارای اضافه وزن را دارد (مرجع هولمبک ، اریکسون و گلبرگ 37). این اختلافات ممکن است توسط انواع مختلف متغیرهای خوشه بندی مورد استفاده (وعده ها ، ٪ TE و نوع وعده غذایی) توضیح داده شود. با این حال ، تحقیقات بیشتر لازم است.

مطالعات قبلی به طور کلی یافته های مداوم را در بین الگوهای رژیم غذایی در گروه های جمعیت سالم نشان می دهد. یک مسئله نگران کننده این است که کمتر کسی برای گزارشگران نادرست انرژی حساب کرده است ، که تنها دو مطالعه از چنین خبرنگاران از تجزیه و تحلیل خود استفاده می کنند. این موضوع بعداً در این بررسی مورد بحث قرار خواهد گرفت. بدیهی است که از این مطالعات ، ادبیات در رابطه با استفاده از تجزیه و تحلیل خوشه ای برای به دست آوردن الگوهای رژیم غذایی با در نظر گرفتن جنس ، سن ، وضعیت اقتصادی و اجتماعی ، منطقه جغرافیایی و وضعیت وزن جمع می شود. با این حال ، عدم اجماع برخی از مطالعات ، تحقیقات بیشتری را در این زمینه ضمانت می کند.

پلتفرم های تجاری...
ما را در سایت پلتفرم های تجاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کمال بهروزکیا بازدید : 97 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 21:00