ورود مالی و تأثیر آن بر رشد اقتصادی: شواهد تجربی از کشورهای جنوب صحرای آفریقا

ساخت وبلاگ

نمایش فرمول:؟فرمول های ریاضی به عنوان MATHML رمزگذاری شده اند و در این نسخه HTML با استفاده از MathJax به منظور بهبود نمایشگر خود نمایش داده می شوند. جعبه را برای خاموش کردن MathJax از آن جدا کنید. این ویژگی به JavaScript نیاز دارد. برای بزرگنمایی روی فرمول کلیک کنید.

این مطالعه به بررسی تأثیر گنجاندن مالی بر رشد اقتصادی با استفاده از داده های پانل 22 کشورهای کشورهای آفریقایی (SSA) کشورهای آفریقایی (SSA) در دوره ای از سال 2012 تا 2018 می پردازد. این مطالعه از روش کلی سیستم (GMM) استفاده می کند. با استفاده از یک شاخص کامپوزیت از ورود مالی و همچنین شاخص های ورود مالی مالی ، ما متوجه شدیم که ابعاد در دسترس بودن ورود مالی ، بعد نفوذ شمول مالی و ورود مالی کامپوزیت (همه شاخص ها در کنار هم قرار می گیرند) به طور قابل توجهی و مثبت بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارند در حالی که ابعاد استفادهشمول مالی رشد اقتصادی را بهبود می بخشد اما به طور قابل توجهی نیست. همچنین ، شعب بانکی و دستگاههای خودپرداز تأثیر مثبت و معناداری در رشد اقتصادی ، حساب سپرده ها و وام های برجسته رشد اقتصادی دارند اما به طور قابل توجهی نه در حالی که سپرده های برجسته بر رشد اقتصادی تأثیر منفی می گذارد. علاوه بر این ، یافته های مربوط به شاخص های پول موبایل از سال 2012 تا 2018 نشان داد که نمایندگان پول موبایل رشد اقتصادی را تضعیف می کنند در حالی که حساب های پول موبایل و معاملات پول موبایل رشد اقتصادی را تقویت می کند اما به طور قابل توجهی. این بدان معنی است که سیاست های آموزش مالی که به آفریقایی ها کمک می کند تا مزایای احتمالی استفاده از خدمات بانکی را بهتر درک کنند ، باید دنبال شوند.

1. معرفی

شمول مالی به طور فزاینده ای در بین محققان ، ذینفعان و سیاست گذاران به ویژه در کشورهای در حال توسعه به یک موضوع مهم تبدیل شده است. با این حال ، 65 ٪ از بزرگسالان در فقیرترین کشورهای در حال توسعه هنوز فاقد دسترسی به حساب معامله هستند و تنها 20 ٪ از طریق یک موسسه مالی رسمی صرفه جویی می کنند (Pazarbasioglu و همکاران ، 2020). براساس گزارش جهانی Findex در سال 2017 ، تنها 33 ٪ از جمعیت بزرگسالان دارای یک حساب بانکی در یک موسسه مالی رسمی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا (SSA) هستند که کمتر از هر منطقه دیگر در جهان است (Demirguc-Kunt و همکاران. ، 2018). در درجه اول ، شمول مالی با بزرگسالان دارای یک حساب کاربری معامله شروع می شود که می تواند برای صرفه جویی در هزینه ، ارسال و دریافت پرداخت استفاده شود (Demirgüç-Kunt et al. ، 2017). برای افراد و خانواده های کم درآمد ، داشتن حساب های رسمی بانکی شامل ناراحتی ها و هزینه های بالای معاملات است (Beck & Demirgüç-Kunt ، 2008 ؛ Karlan et al. ، 2016 ؛ Soumaré et al. ، 2016) اما در دسترس بودن تلفنی تلفن همراه به کمک به تلفن همراه کمک کرده استمحدودیت ها را به ویژه در مناطق روستایی کاهش دهید (Andrianaivo & Kpodar ، 2011 ؛ Pazarbasioglu و همکاران ، 2020).

علاوه بر این ، در دسترس بودن گسترده تلفن های هوشمند و استفاده از اینترنت ، شیوه زندگی ، کار و برقراری ارتباط را بسیار تغییر داده است. علاوه بر خدمات مالی سنتی که قبلاً توسط بانک ها به مشتریان ارائه شده است ، خدمات مالی موبایل در کشورهای در حال توسعه تحول دارند - با هدف جذب محروم و مالی که در سیستم مالی رسمی محروم شده اند (Andrianaivo & Kpodar ، 2011 ؛ Chinoda et al. ،2019 ؛ کیم و همکاران ، 2017). امکان دسترسی به خدمات بانکی از طریق دستگاه های تلفن همراه با بستن شکاف زیرساخت های مالی موجود ، شمول مالی را به میزان قابل توجهی افزایش داده است (Chatterjee ، 2020 ؛ Chatterjee & Anand ، 2017). به عنوان مثال ، M-PESA ، پذیرفته ترین خدمات مالی مبتنی بر تلفن همراه در جهان (جک و سوری ، 2014) ، نشان می دهد که استفاده از فناوری موبایل ، محصولات مالی و مدل های مالی به خوبی طراحی شده ، پلت فرم معاملاتی کم هزینه ، ویک محیط نظارتی مساعد ، مواد لازم برای کشورهای در حال توسعه برای جذب جمعیت بدون بانک به شبکه رسمی مالی است (Mas & Radcliffe ، 2011). در حال حاضر ، در بیش از 20 ایالت شکننده که خدمات پول موبایل را ارائه می دهند ، به طور متوسط ، برای هر شعبه بانکی تجاری ، نزدیک به 47 نماینده پول موبایل وجود دارد که منجر به گسترش یک کلاس جدید از خدمات پرداخت و یک روش جدید برای دسترسی به مالی می شودخدمات (Espinosa-Vega و همکاران ، 2020).

این مطالعه با گنجاندن شاخص‌های پول سیار در ساخت یک شاخص ترکیبی گنجاندن مالی برای 22 کشور SSA از سال 2012 تا 2018 به ادبیات کمک می‌کند. تا آنجا که ما می‌دانیم، این اولین مطالعه تجربی است که پول موبایلی را به‌عنوان شاخص گنجاندن مالی در نظر گرفته است. تاثیر آن را بر رشد اقتصادی در SSA - در ظهور خدمات مالی دیجیتالی ثبت کنید. عبدالمومین و همکاران(2019) و نگوین (2020) متغیرهای پول تلفن همراه را برای ایجاد یک شاخص دربرگیرنده مالی اضافه کردند اما بر اندازه گیری درجه شمول مالی متمرکز شدند. پول موبایل منعکس کننده یک نتیجه مثبت در گسترش خدمات مالی برای کشورهای در حال توسعه است (Demirguc-Kunt & Klapper, 2012). ثانیاً، این مطالعه با دسته‌بندی (ابعاد طرف عرضه و تقاضا) و جداسازی شاخص‌های شمول مالی به ادبیات کمک می‌کند تا از مزیت پیامدهای سیاست‌های بیشتر استفاده کند. شاخص‌های بسته‌بندی ابعادی را به ما نشان می‌دهند که بیشتر به رشد اقتصادی در SSA کمک کرده‌اند، در حالی که شاخص‌های دسته‌بندی‌شده به هدایت سیاست‌های خاص به هر یک از شاخص‌های منفرد گنجاندن مالی کمک می‌کنند.

بقیه مطالعه به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 مرور ادبیات را ارائه می کند. بخش 3 روش شناسی را تشریح می کند. بخش 4 نتایج تجربی را گزارش و مورد بحث قرار می دهد. بخش 5 نتیجه گیری و پیامدهای خط مشی را ارائه می دهد.

2. بررسی ادبیات

2. 1. مفهوم شمول مالی

به گفته Lenka (2021) ، بخش مالی می تواند به طور گسترده ای در دو برابر مورد بحث قرار گیرد - توسعه مالی (عمق مالی و نقدینگی) و ورود مالی (دسترسی مالی). توسعه مالی تحقق نوآوری مالی و تحولات نهادی برای کاهش عدم تقارن اطلاعات ، پیشبرد بازار ، ارتقاء رقابت و سهولت در هزینه معاملات در یک سیستم مالی است (هارتمن و همکاران ، 2007 ؛ ابراهیم و آلاگید ، 2017). این امر توسعه مؤسسات مالی و بازارها و جریان سرمایه خارجی را برای کاهش هزینه های اطلاعات ، معامله و اجرای آن تعریف می کند. با این حال ، حداکثر شمول مالی ، افراد بدون بانک و کم نظیر را به خدمات مالی مقرون به صرفه ، شفاف و قابل اعتماد که دارای مزایای اقتصادی بسیار دور است ، متصل می کند (سارما ، 2015 ؛ سیدیک و همکاران ، 2019). اگرچه توسعه مالی و گنجاندن مالی به طور گسترده دو مفهوم جدایی ناپذیر است (ورود مالی یک تعیین کننده اساسی توسعه مالی است) ، ضروری است بدانید که یک کشور ممکن است با چندین نفر که هنوز در خارج از سیستم رسمی مالی باقی مانده است ، از نظر مالی توسعه یابد (Lenka ، 2021 ؛سارما ، 2008). هر دو رشد اقتصادی را با بزرگی متفاوت ارتقا می بخشند (Chauvet & Jacolin ، 2015 ؛ Li & Wong ، 2018).

ادبیات چندین تعریف از شمول مالی ارائه داد (Aduda & Kalunda ، 2012 ؛ Akileng et al. ، 2018 ؛ Andrianaivo & Kpodar ، 2011 ؛ Demirgüç-Kunt et al. ، 2017) بدون اجماع مشخص (Chinoda et al. ، 2019 ؛ Nguyen ،2020). با این حال ، به طور کلی ، ورود مالی مربوط به دسترسی ، در دسترس بودن و مقرون به صرفه بودن خدمات مالی به کلیه شرکت کنندگان اقتصادی با تمرکز خاص بر شرکتهای فقیر ، تحت حمایت و کوچک است (Sarma & Pais ، 2011 ؛ Tita & Aziakpono). شمول مالی در ارائه خدمات رسمی مالی که برای گروه محروم در جامعه کافی ، به موقع ، مقرون به صرفه و پایدار است (Andrianaivo & Kpodar ، 2011 ؛ Joshi et al. ، 2014 ؛ Koker & Jentzsch ، 2013 ؛ Sarma ، 2008)بشردر بیشتر مطالعات ، خدمات مالی به عنوان اعتبار ، پس انداز ، پرداخت و بیمه ذکر شده است (Clamara & Tuesta ، 2014 ؛ Ghosh & Ghosh ، 2014) ، اما به معنای گسترده تر ، این شامل کیفیت خدمات ، دسترسی به تسهیلات است. و فناوری دیجیتال (اوزیلی ، 2018). از طرف دیگر ، تضاد شمول مالی ، محرومیت مالی است - با توجه به نگرانی های دسترسی برای دسته های متنوع خدمات مالی: بانکی ، اعتبار ، پس انداز و بیمه (Sinclair ، 2001). شمول/محرومیت مالی در نتیجه عوامل متعددی از جمله عدم وجود سواد و آگاهی ، شرایط نامطلوب جمعیتی و جغرافیایی ، خود محرومیت ، درآمد سرانه ، دسترسی به اینترنت ، تورم و غلظت بانکی است (Thishsarani و همکاران ، 2021 ؛و همکاران ، 2018 ؛ Ajide ، 2017 ؛ کارلان و همکاران ، 2016 ؛ اویلامی و همکاران ، 2017 ؛ ایوانز و آدوی ، 2016 ؛ Soumaré و همکاران ، 2016 ؛ Zsotomayor et al. ، 2018 ؛ Pazarbasioglu et al. ، 20202020). علاوه بر این ، محرومیت مالی عمدتاً با محرومیت اجتماعی و فقر بوجود می آید (باربونی و همکاران ، 2017). در نتیجه ، دسترسی مالی مشکلی برای گروه های محروم و مستعد است که از امکانات و آموزش های اجتماعی کافی برخوردار نیستند (برنهایم و همکاران ، 2015). در بسیاری از کشورها ، شمول مالی در تعیین توسعه اقتصادی بسیار مهم است. بنابراین ، معلوم شده است که محور مالی توسعه است و علاقه سیاست گذاران و دانشمندان را در سطح جهان به خود جلب می کند.

2. 2اندازه گیری شمول مالی

جای تعجب نیست ، زیرا هیچ اجماعی در مورد تعریف شمول مالی وجود ندارد ، بنابراین در اندازه گیری شمول مالی است. محققان اولیه در مورد اندازه گیری های متنوع ورود مالی با پروکسی های بی شماری بحث کرده اند. یکی از مهمترین تلاش ها در اندازه گیری دسترسی مالی توسط بک و همکاران انجام شد.(2007). محققان اقدامات جدیدی از سه نوع دسترسی بانکی - وام ، سپرده و پرداخت - برای بازتاب دسترسی و استفاده از خدمات مالی ایجاد کردند. هونوهان (2008) به طور مشابه با استفاده از کسری از خانوارهایی که به حسابهای موجود در بخش رسمی مالی دسترسی دارند ، شمول مالی را نیز اندازه گیری کرد. مطالعات دیگر از مجموعه ای از شاخص های خاص استفاده شده است: Savings ، اعتبار و پرداخت به عنوان اقدامات ورود مالی (Demirguc-Kunt & Klapper ، 2012 ؛ Demirguc-Kunt et al. ، 2018 ؛ Demirgüç-Kunt et al. ، 2015). این شاخص ها از طریق مصاحبه در یک نظرسنجی بیش از 150 ، 000 نفر بین 15 تا بالاتر در 148 کشور جهان تهیه شده اند. با این وجود ، شمول مالی با استفاده از شاخص های فردی به دلیل ماهیت چند بعدی آن قابل اندازه گیری نیست (Clamara & Tuesta ، 2014). شاخص های فردی که به تنهایی مورد استفاده قرار می گیرند ، فقط می توانند شواهد جزئی در مورد شمول سیستم مالی و سطح پوشش در یک اقتصاد ارائه دهند (نگوین ، 2020 ؛ سارما ، 2016).

با این حال ، بسیاری از مطالعات سعی در ایجاد یک اندازه گیری مناسب برای شمول مالی دارند (گوپت و همکاران ، 2012 ؛ سارما ، 2008). سارما (2008) سه مؤلفه بانکی - در دسترس بودن ، نفوذ و ابعاد استفاده - را در ساخت شاخص ورود مالی ثبت کرد. در حالی که گوپت و همکاران.(2012) از میانگین چهار بعد استفاده کرد - استفاده ، دسترسی ، هزینه معاملات و سهولت معاملات. تشکیل شاخص از روشی که توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) در ساخت شاخص توسعه انسانی (HDI) استفاده شده بود ، دنبال کرد. محدودیت در روش این مطالعات این است که وزن یا وزن مساوی را به طور خودسرانه به ترکیبات منتخب اختصاص می دهد (Amidžic et al. ، 2014 ؛ Singh & Stakic ، 2020). این بدان معناست که وزنه ها بر اساس شهود دانشگاهی یا تجربه نویسنده اختصاص داده می شوند و فرض این است که همه ترکیبات یا شاخص ها تأثیر یکسانی بر فراگیر بودن مالی دارند. با توجه به این محدودیت ، برای تعیین وزن مناسب ، Amidžic و همکاران.(2014) و Clamara و Tuesta (2014) به ترتیب ، رویکرد تحلیل عاملی و تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) را برای ساخت شاخص ورود مالی ارائه دادند. این رویکرد در اختصاص وزنه ها کمتر دلخواه است اما برای ابعاد و شاخص های مختلف به داده های موجود متکی است. Amidžic و همکاران.(2014) رویکرد متغیرها را عادی کرد. هر بعد با میانگین هندسی وزنی مشخص می شود. نکته منفی این رویکرد این است که تجزیه و تحلیل عاملی کاملاً از تمام داده های ارائه شده استفاده نمی کند. با این حال ، Clamara و Tuesta (2014) PCA دو مرحله ای را اعمال کردند. مرحله اول سه شاخص فرعی را تخمین می زند-دسترسی ، استفاده و موانع در حالی که مرحله دوم وزن ابعاد و شاخص عمومی را برای ورود مالی تخمین می زند.

صرف نظر از این ، در تشکیل شاخص ورود مالی ، بیشتر مطالعات از رویکرد PCA استفاده کرده اند (Ahamed & Mallick ، 2019 ؛ Anarfo et al. ، 2019 ؛ Clamara & Tuesta ، 2014 ؛ Elsherif ، 2019 ؛ Lenka & Bairwa ، 2016 ؛ Nguyen ،2020 ؛ Park & Mercado ، 2018) یا Sarma (2008) روش (Anwar & Amiruddin ، 2017 ؛ Dahiya & Kumar ، 2020 ؛ Goel & Sharma ، 2017 ؛ Huang & Zhang ، 2019 ؛ Park & Mercado ، 2015 ؛ Sethi & Sethy ، 201999). با این حال ، هر یک از این روشها دارای شایستگی و دفع کننده هایی است که امکان عدم پذیرش بین محققان را فراهم کرده است (Mialou & Amidžic ، 2017 ؛ Park & Mercado ، 2015). ساخت شاخص ورود مالی نه تنها از نظر رویکرد متفاوت نیست ، بلکه در انتخاب شاخص ها در بین مطالعات نیز متفاوت است (نگوین ، 2020).

2. 3چارچوب نظری: ورود مالی و پیوندهای رشد اقتصادی

ادبیات با مطالعاتی که نقش بخش مالی در تنظیمات رشد اقتصادی را توضیح می دهد ، پر شده است ، در حالی که هر مطالعه بینش در مورد موضوع را ارائه می دهد. بنیاد درک رابطه بین بخش مالی و رشد اقتصادی را می توان از آثار شوپتر (1912) ، شاو (1973) و مک کینون (1973) مشاهده کرد. نظریه اساسی این است که بخش مالی یکی از اصول اساسی در توضیح الگوهای رشد اقتصادی است. در توزیع منابع کمیاب موجود در یک اقتصاد ، بخش مالی نقش مهمی در ارائه خدمات مالی مقرون به صرفه ایفا می کند و از این طریق رشد اقتصادی را تقویت می کند (چن و همکاران ، 2021 ؛ گراف ، 2003). علاوه بر این ، توضیح زمان و تفاوت های متقابل کشور در رشد اقتصادی منجر به دو مدل رشد عمده-مدل های رشد بیژژن و درون زا شد. مدل رشد اگزوژن جایگاه بهره وری نیروی کار را برجسته می کند (Domar ، 1946) و پیشرفت فناوری اگزوژن (Solow ، 1956) به عنوان عوامل اصلی در توضیح دیفرانسیل های رشد در جهان. مدل رشد اگزوژن بر اساس تشخیص هیچ یک از عوامل کارآیی مانند شرایط کلان اقتصادی ، محیط نظارتی مناسب و مؤسساتی که پس انداز را به سرمایه گذاری تبدیل می کنند ، مورد انتقاد قرار گرفته است (Chirwa & Odhiambo ، 2018).

از طرف دیگر ، مدل رشد درون زا علاقه خود را به سرمایه نوآورانه ، سرمایه فکری و سرمایه انسانی در توضیح تفاوت های رشد اقتصادی در کشورها و با گذشت زمان ، علاقه مند می کند (Chirwa & Odhiambo ، 2018 ؛ Inoue & Hamori ، 2019). این نظریه رشد اقتصادی جدید فرض می کند که پیشرفت تکنولوژیکی از طریق نوآوری رخ می دهد. در قالب محصولات جدید ، فرآیندها و بازارها ، که بسیاری از آنها با فعالیت های اقتصادی تعیین می شوند. پیشرفت فن آوری به تولیدات قابل مشاهده و غیر قابل مشاهده می افزاید. مطالعات متعددی نقش خدمات مالی را از نظر پس انداز پول ، ارسال و دریافت پرداخت به رسمیت شناخته است (Andersen & Tarp ، 2003 ؛ ابراهیم و Alagidede ، 2018 ؛ Sharma ، 2016) و فناوری مالی مانند پول موبایل (Srouji ، 2020) در این کشورچارچوب رشد اقتصادی درون زا. علاوه بر این ، دو کانال اصلی زیربنای روابط نظری بین ورود مالی و رشد اقتصادی است. در مرحله اول ، ارائه خدمات مالی مقرون به صرفه و کم هزینه به فقیر و کم تحرک ، فعالیت های اقتصادی بیشتری را در نتیجه افزایش تولید ملی و همچنین بهزیستی بهبود می بخشد (A. V. Banerjee ، 2003 ؛ Adedokun & Ağa ، 2021 ؛ Agnello et al. ، 2012 ؛Nanda & Kaur ، 2016 ؛ Sahay et al. ، 2015). ثانیاً ، عدم دسترسی به سپرده ها و خدمات بیمه ای ، آسیب پذیر ها را برای پس انداز در موسسات مالی و غیر بانکی با کمک به جریان وجوه به بازارهای مالی تشویق می کند. این تضمین تخصیص صندوق کارآمد به سرمایه گذاری های بلند مدت است که منجر به تولید بیشتر ، افزایش سطح اشتغال ، توزیع مجدد درآمد و کاهش فقر در یک اقتصاد می شود (Claessens & Perotti ، 2007 ؛ Ramkumar ، 2017 ؛ Yoko ، 2010).

2. 4ادبیات تجربی

از نظر تجربی ، ادبیات سرشار از توضیح ارتباط بین ورود مالی و رشد اقتصادی است. چندین مطالعه رابطه مثبت را گزارش کرده اند (Chatterjee ، 2020 ؛ Inoue & Hamori ، 2016 ، 2019 ؛ Kim et al. ، 2017 ؛ Makina & Walle ، 2019 ؛ Nizam et al. ، 2020 ؛ Sethi & Acharya ، 2018 ؛ Siddik et al.، 2019 ؛ Singh & Stakic ، 2020 ؛ Thomas et al. ، 2017). به طور خاص ، اینو و هموری (2016) تأثیر دسترسی مالی بر رشد اقتصادی در 37 کشور آفریقایی زیر صحرایی را برای دوره 2004-2012 مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. در این مطالعه از برآوردگر GMM پویا پانل استفاده شده است و نتایج نشان داد که بین تعداد شعب بانک تجاری و سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی رابطه مثبت وجود دارد. علاوه بر این ، تعمیق مالی تأثیر مثبت و معناداری در رشد اقتصادی در جنوب صحرای آفریقا داشت. همچنین ، توماس و همکاران.(2017) رابطه بین دسترسی مالی و رشد اقتصادی در هشت کشور آسیای جنوبی از سال 2007 تا 2015 را مورد بررسی قرار داد. با استفاده از برآوردگرهای GMM ، نتایج نشان داد که افزایش دسترسی مالی منجر به افزایش درآمد شد. علاوه بر این ، افزایش شاخص های دسترسی مالی تأثیر بیشتری بر رشد اقتصادی در کشورهای کم درآمد نسبت به کشورهای با درآمد متوسط داشته است. در همین راستا ، کیم و همکاران.(2017) رابطه بین شمول مالی و رشد اقتصادی در 55 کشورهای سازماندهی همکاری اسلامی (OIC) و برآورد پانل پویا ، روش وکتور پانل خود را اتورگرایی (VAR) ، عملکردهای پاسخ به تکانه (IRFS) و آزمایشات علیت گرنجر را مورد بررسی قرار داد. نتایج برآورد پانل پویا ثابت کرد که ورود مالی تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد. مالیندا و مایا (2018) در دوره 2007 تا 2016 پیوندهای بین شمول مالی و رشد اقتصادی در 11 کشور را مورد بررسی قرار دادند و از یک مدل رگرسیون جمع شده ، مدل تصحیح خطای بردار و تست های علیت گرنجر استفاده کردند. این یافته ها نشان داد که بین ورود مالی و رشد اقتصادی رابطه بلند مدت وجود دارد.

علاوه بر این ، Sethi و Acharya (2018) تأثیر گنجاندن مالی بر رشد اقتصادی برای 31 کشور توسعه یافته و در حال توسعه از سال 2004 تا 2010 را مورد بررسی قرار دادند و از مدل های داده پانل زیر استفاده کردند: اثر ثابت کشور ، اثر تصادفی و رگرسیون اثر ثابت زمان ، ادغام پانلو تست های علیت پانل. این نتایج نشان داد که رابطه مثبت و بلند مدت بین شمول مالی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب در حالی که علیت دو جهته بین ورود مالی و رشد اقتصادی وجود دارد. این مطالعه تأیید کرد که شمول مالی بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارد و نشان می دهد که سیاست های مناسب متمرکز بر ارتقاء شمول مالی منجر به رشد اقتصادی بالاتری در دراز مدت می شود. اینو و هاموری (2019) با استفاده از GMM متفاوت در هیئت 168 کشور بین سالهای 2004 تا 2014 ، نقش ورود مالی در رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه را مورد بررسی قرار دادند. این مقاله تجزیه و تحلیل می کند که آیا ورود مالی از طریق بهبود دسترسی به خدمات مالی رسمی به آن کمک کرده استرشد اقتصادی و رابطه مثبتی بین تعداد شاخه های بانک تجاری و تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی یافت. علاوه بر این ، تعمیق مالی تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب داشت. به همین ترتیب ، ماکینا و وال (2019) تأثیر گنجاندن مالی بر رشد اقتصادی در 42 کشور آفریقایی را برای دوره 2004 تا 2014 ارزیابی کردند و از برآوردگر داده های پانل پویا سیستم GMM استفاده کردند. اندازه گیری شمول مالی با استفاده از تعداد شعب بانک تجاری در 100000 بزرگسال ، نتایج نشان داد که ورود مالی تأثیر مثبت و آماری معنی داری بر رشد اقتصادی در آفریقا دارد. ون و لی (2019) تأثیر ورود مالی بر توسعه اقتصادی در 23 کشور آسیایی را در طی دوره 2010 تا 2015 بررسی کردند. نتایج ثابت کرد که بین تعداد زیادی از شعب بانکی ، دستگاههای خودپرداز ، اعتبار داخلی در بخش خصوصی رابطه وجود داردافزایش توسعه اقتصادی. به طور مشابه ، Siddik و همکاران.(2019) ارزیابی کرد که آیا نفوذ مالی بر رشد اقتصادی در 24 کشور آسیایی از سال 2004 تا 2016 تأثیر می گذارد. با استفاده از علیت گرنجر و تکنیک های رگرسیون اثر ثابت ، این مطالعه نشان داد که نفوذ مالی تأثیر مثبتی بر اقتصاد کشورهای آسیایی دارد. همچنین ، بر اساس تست علیت گرنجر ،

علیت دو طرفه بین رشد اقتصادی و نفوذ مالی در اقتصادهای آسیا وجود دارد.< Pan> علیت دو طرفه بین رشد اقتصادی و نفوذ مالی در اقتصادهای آسیا وجود دارد. علیت دو طرفه بین رشد اقتصادی و نفوذ مالی در اقتصادهای آسیا وجود دارد.

علاوه بر این ، Chatterjee (2020) نقش های ورود مالی و فناوری اطلاعات و ارتباطات را در رشد اقتصادی بررسی کرد. در این مطالعه از مدل اثر ثابت در داده های 41 کشور بین سالهای 2004 تا 2015 استفاده شده است ، این یافته ها نقش ورود مالی مالی را که از یک نفوذ بهتر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است ، در ایجاد رشد کشورها در یک مدل داده پانل پویا برجسته می کند. نتایج حاکی از آن است که شمول مالی به صورت جداگانه و یک بار همراه با اینترنت و تلفن همراه می تواند رشد اقتصادی سرانه را بهبود بخشد. با این حال ، در مورد کشورهای در حال توسعه ، نقش شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات در تقویت شمول مالی و رشد اقتصادی قابل توجه نیست. سینگ و استاکیچ (2020) رابطه بین شاخص ورود مالی و رشد اقتصادی در هر هشت کشور انجمن همکاری های منطقه ای (SAARC) برای دوره 2004 تا 2017 را بررسی کردند. این مطالعه از آزمون همبستگی پانل Pedroni و کاملاً اصلاح شده استفاده کردکمترین مربع معمولی (fmols) و روش های پویا حداقل مربع (DOLS). آزمون همبستگی پانل Pedroni وجود رابطه طولانی مدت بین ورود مالی و رشد اقتصادی در کشورهای SAARC را تأیید می کند. ضرایب FMOL و DOL نشان داد که شاخص ورود مالی و متغیرهای کنترل انتخاب شده در کنار هم از رشد اقتصادی پشتیبانی می کنند. علاوه بر این ، آزمایش علیت گرنجر علیت دو جهته بین ورود مالی و رشد اقتصادی را تأیید کرد. برای 33 کشور در حال توسعه ، عین و همکاران.(2020) رابطه بین ورود مالی و رشد اقتصادی با استفاده از GMM از سال 2004 تا 2016 را مورد بررسی قرار داد. این مطالعه گزارش داد که ورود مالی بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارد. به همین ترتیب ، هوانگ و همکاران.(2021) بررسی ورود مالی - توسعه اقتصادی اقتصادی ، با مقایسه کشورهای قدیمی و جدید اتحادیه اروپا (27) بین سالهای 1995 تا 2015. این مطالعه از مدل های تاخیر توزیع شده و توزیع شده خود برای پانل استفاده شده و دریافت که ورود مالی برای رشد اقتصادی مهم است. با این حال ، برای کشورهای کم درآمد و جدید اتحادیه اروپا نسبت به کشورهای با درآمد بالا و قدیمی اتحادیه اروپا مهمتر است. همچنین ، داهیا و کومار (2020) پیوند بین رشد اقتصادی و گنجاندن مالی در اقتصاد در حال ظهور هند از سال 2005 تا 2017 را در نظر گرفتند. این مطالعه رابطه را با استفاده از خودجوش بیزی تخمین زده و دریافت که تنها بعد استفاده از ورود مالی پیوندی با رشد اقتصادی داردبشرنظام و همکاران.

(2020) در مورد تأثیر شمول مالی بر رشد اقتصادی در 63 کشور توسعه یافته و در حال توسعه برای سالهای 2014 و 2017 بررسی شد. این مطالعه از ساخت جدید شاخص ورود مالی و یک روش رگرسیون آستانه مقطعی استفاده شده است. آنها یک رابطه مثبت غیر یکتایی بین شمول مالی و رشد اقتصادی را کشف کردند که در سطح بالاتری از شاخص ورود مالی برجسته تر است.

به طور خلاصه ، تحقیقات به اندازه گیری سطح ورود مالی اختصاص داده شده است (عبداللومومین و همکاران ، 2019 ؛ لنکا و باریک ، 2018 ؛ نگوین ، 2020) در حالی که تحقیقات قابل توجهی بر تعیین کننده های سطح خرد و سطح کلان در شمول مالی متمرکز شده است.(Evans & Adeoye ، 2016 ؛ Soumaré et al. ، 2016 ؛ Oyelami et al. ، 2017 ؛ Sotomayor et al. ، 2018 ؛ Chinoda et al. ، 2019). علاوه بر این ، ادبیات تجربی قبلی نشان داد که شمول مالی باعث رونق اقتصادی می شود (Inoue & Hamori ، 2016 ؛ Chatterjee ، 2020 ؛ Nizam et al. ، 2020 و چند نفر دیگر). با این حال ، با گسترش تلفن های همراه و دسترسی به اینترنت ، هیچ یک از مطالعات تجربی قبلی تأثیر ورود مالی بر رشد اقتصادی را با توجه به معرفی خدمات مالی دیجیتال در اقتصادهای SSA بررسی نکرد. همچنین ، نشانگرهای ورود به سیستم مالی و جداکننده به ادبیات کمک می کند. بنابراین ، برای پر کردن این شکاف ها ، ما در ساخت شاخص ورود مالی در کشورهای SSA ، پول موبایل را درج می کنیم.

3. روش شناسی

3. 1داده ها و منابع متغیر

برای بررسی تأثیر ورود مالی بر رشد اقتصادی ، این مطالعه از 22 کشور SSA نمونه برداری کرد. کشورها هستند ؛بوتسوانا ، کامرون ، چاد ، اسواتینی ، غنا ، گینه ، کنیا ، لسوتو ، ماداگاسکار ، مالاوی ، موریتانی ، موریس ، موزامبیک ، نامیبیا ، جمهوری کنگو ، رواندا ، سیشلز ، آفریقای جنوبی ، تانزانیا ، اوگاندا ، زامبیا و زیمبیا. داده ها از نظرسنجی دسترسی مالی (FA) صندوق بین المللی پول (IMF) و شاخص های توسعه جهانی (WDI) بانک جهانی جمع آوری شده است. کشورها به دلیل در دسترس بودن داده های نماینده سازگار انتخاب می شوند. جالب اینجاست که ما سال 2012 را به عنوان سال شروع به دلیل معرفی پول موبایل در آن سال انتخاب می کنیم و این نشان دهنده نتیجه مثبتی در گسترش خدمات مالی برای کشورهای در حال توسعه است (Demirguc-Kunt & Klapper ، 2012 ؛ Nguyen ، 2020). متغیر وابسته برای این مطالعه سرانه تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) به عنوان معیار رشد اقتصادی است (نگاه کنید به ، اینو و هموری ، 2016 ؛ کیم و همکاران ، 2017). ارزش تولید ناخالص داخلی به دلار آمریکا و در لگاریتم طبیعی بیان شده است. داده ها از شاخص های توسعه جهانی (WDI) بانک جهانی تهیه شده است.

پلتفرم های تجاری...
ما را در سایت پلتفرم های تجاری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کمال بهروزکیا بازدید : 47 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1402 ساعت: 17:39